درصد زیادی از مردم اتفاقا با اعلام برائت از تلگرام، از آن خارج شده و به پیامرسانهای داخلی ملحق شدند، اما پس از مدتی خود را در جزیره ای از بین چند جزیره متفاوت یافتند، و مجبور به بازگشت به تلگرام شدند.
بحشی از متن یادداشت:
این روزها بحث تلگرام و هات گرام و پیام رسانهای داخلی، و متهم کردن فلان مسئول و بهمان شخص، در دلیل عدم پا گرفتن پیام رسانهای داخلی داغ است. آیا دستهائی از پشت پرده در کار است تا پیام رسانها پا نگیرند؟ آیا لبه اتهام را باید به آن طرف آب و نفوذی های آنها در اینطرف آب نسبت داد؟
این بدیهی است که آن طرف تمام تلاش خود برای شکست تلاشهای استقلال جویانه ما برای ایستادن روی پای خودمان را انجام دهد. بنا بر این از آنها گلایه ای نیست؛ آنها به وظیفه شان عمل می کنند! نفوذی ها هم که تکلیفشان روشن است. این را به حساب خباثتهایشان می گذاریم. به عملکرد کوته اندیشانه و ضعیف مسئولین هم که سالها است عادت کرده ایم.اما فارغ از آنها، علت واقعی پا نگرفتن شبکه های پیام رسان داخلی را باید در آینه مشاهده کرد. اجازه بدهید کمی به آستین و دستان خودمان نگاهی بیاندازیم.
فارغ از برخی نقائص فنی که قابل رفع، و برای مردم صبور ایران هم قابل تحمل است، علت اصلی عدم اقبال عمومی از پیام رسانها، عدم فراگیر شدن حضور افراد دیگر جامعه در پیام رسان مذکور است. عضو یک پیام رسانی می شوید، کانالها و گروههایتان را آنجا تعریف میکنید، بعد میبینید درصد کمی از مخاطبین شما عضو آن پیام رسان هستند.
از آنها پیجوئی میکنید؛ میبینید هر کدامشان در یکی از پیام رسانهای دیگر عضو هستند. بماند که حضور در برخی از پیام رسانها، فقط توسط طیف مشخصی از طیفهای اجتماعی و سیاسی انجام میشود، و این فضای آن پیام رسان را به فضائی یک جانبه تبدیل می کند. بعد از مدتی که عملا خود را در جزیرهای مجازی، در بین چند جزیره دیگر، و بدون امکان ارتباط با سایر افرادی که قبلا در تلگرام با آنها ارتباط داشتید، می یابید، عطای این جزیره را به لقایش بخشیده، سوار قایق خود شده و به فضای تلگرام مغضوب برمی گردید.
سود و منافع شخصی شان، مطرح نبوده و مانع پیشرفتشان نمی شد، امروز در این عرصه هم شاهد حیرت جهانی از توان خودمان بودیم. …