همه تصور میکنند مسأله را میتوان یکبُعدی نگریست و با راهحل سادهای از همان بُعد، حل کرد و اینگونه میشود که یک طرف میز با نگاهی حق به جانب با چماق کلیدواژه «عدالت آموزشی» بر سر آن طرف میز میکوبد و طرف دیگر با کلیدواژه «کیفیت نامطلوب آموزش و عوارض آن» طرف دیگر میز را متهم میکند.
بخش اول از یادداشتهای ریشهیابی مشکلات #تحول_تعلیم_و_تربیت، خبرگزاری فارس، 1398/8/12
نظام آموزش و پرورش رسمی، چند سازوکار معیوب را به عنوان پیش فرض لاتغییر در نظر گرفته و سالهاست که بر اساس آن جلو میرود؛ راه انداختن یک آموزش ماشینی که در آن کتابهای درسی یکسان با طراحی و تدوین یکسان بدون توجه به خصوصیات و تفاوتهای فردی و استعدادهای شاگردان و شرایط محیطی در همه جا اعمال میشود.
الگوی ارزیابی کورکورانه و محدود شدن در اهداف آموزشی قابل سنجش در این الگوی ارزیابی، موفق و ناموفق خواندن و کم استعداد و پر استعداد شمردن شاگردان مختلف بر اساس این الگوی ارزیابی کورکورانه، و انگ زدن به آنها بر این اساس، آزمونهای با جوابهای از پیش تعیین شده، همگرا و درمانده شدن سازوکارهای آموزشی در مقابل تفکر واگرا، و حاکم شدن روش سخنرانی معلم، کتاب درسی، مشق و آزمون، یک گردونه حفظ محور کور را در نظام آموزشی ایجاد کرده است. گردونهای که همه در آن چشم و گوش بسته و بی اختیار حرکت میکنند.
#ساده_انگاری_تحول_تعلیم_و_تربیت