بخش سیام از یادداشتهای #ریشهیابی_مشکلات #تحول_تعلیم_و_تربیت، خبرگزاری فارس، 1399/9/23
شاگردان، جامعه پنهانی را که از چشم مدرسه پنهان است، برای خود دارند؛ چیزی که نظام رسمی چشمش را به آن میبندد، و نمیخواهد هیچ جوری آن را در معادلاتش ببیند. اما این فقط سرفروبردن کبک در برف است. آموزش باید به متن زندگی واقعی بچهها وارد شود، اما ما فقط آن را در سطح یک کلاس رسمی میدانیم. باور و نگاه مربی است که بسترها و فناوری را مزاحم تلقی کرده، یا به عنوان کمک کار و تسهیل کننده جدی، از آن بهره میبرد.
- پرده اول: وقتی مزه تنگنا را چشیدی!
- پرده دوم: فلاش بک ؛ مقاومت در برابر فناوری مزاحم!
- فناوری به عنوان ابزار کمکی کارآمد
- باورهای تعیین کننده
- از فناوری مسخ کننده، تا تسخیر فناوری
- یک تجربه زیسته
وقتی مزه تنگنا را چشیدی!
از خواب بلند شد، هول هولکی دست و رویش را شست و صبحانه نخورده، گوشی من را برداشت و بدو بدو نشست پشت میز کارش. با گذاشتن تخته وایت برد کوچک، و چند میز کوچک، گوشهای از سالن اصلی منزل تبدیل شده به کلاس و اتاق کارش!
گفتم: ”صبحانه نمیخوری؟“
گفت: ”الان نه!“
بعد از چند دقیقه سرکی کشیدم، دفترش جلویش باز بود و داشت دیکته مینوشت. چند دقیقه بعد هم مشغول نوشتن در کتاب بنویسیم بود. الان حدود یک ساعت و نیم است که مشغول است. خیلی جدی و جدیتر از کلاس رسمی. صدایی هم از او در نمیآید. خواستم برایش صبحانه ببرم، همسرم گفت: ”گفته نیاورید، حواسم پرت میشود، بعدا میخورم“.
الان فقط چهار روز است که کار با ”شاد“ را شروع کردهاند. هر شاگرد در یک گروه پیام رسان ویژه کلاس خود عضو است و با معلم کلاس خود و سایر شاگردان، در کلاس تعامل دارد. برنامههای کلاس از طریق همین پیام رسان به سادگی دنبال میشود.
معلم فایل صوتی دیکتهاش را فرستاده بود. گوش داد و نوشت. بعد کارهای دیگری که گفته بود را انجام داد. گهگاه تصویری از نوشتههای خودش را برای خانم معلمشان میفرستد. گفتگوهایی هم رد و بدل میشود.
فقط روز اول، با بچههای کلاس، معلمشان را کلافه کرده بودند. آنقدر پیامهای الکی در کلاس میفرستادند که خانم معلمشان، مجبور شد مدتی امکان نوشتن پیام توسط شاگردان را موقتا قطع کند. اما در روزهای بعد، کلاس خیلی منظم تشکیل شد.
جالب این است که درسی که در شرایط معمولی 4 الی 5 ساعت خالص طول میکشد، الان ظرف یکی دو ساعت انجام میشود. البته معلم وقت قبلی و بعدی زیادتری برای آماده کردن کار، و جواب دادن به کار بچهها صرف میکند.
همه بچهها به هم آویزان نیستند، و کل کلاس برای فعالیت یک نفر متوقف نیست. همه مشغول کارهای خودشان هستند. وقتی کارهای گفته شده را انجام داد و فرستاد، میرود مشغول کارهای دیگرش و صبحانه خوردن میشود. بعد وقتی خانم معلمشان جواب یا بازخوردی به کارهایش داد، سرک میکشد و جوابها را میبیند و اگر لازم است کار دیگری را انجام میدهد.
#اردوان_مجیدی
#مشکلات_ماهوی_نظام_تعلیم_و_تربیت
#پارادایم_جدید_تعلیم_و_تربیت
#سکوهای_تعلیم_و_تربیت
#فناوری_تعلیم_و_تربیت
#باورها_و_هنجارهای_معلمان_و_شاگردان
#گذار_در_بحران، #نظام_برتر.