سعید یغموری، اردوان مجیدی
كلمات كليدی:
مديريت دانش، برنامه درسی، دانش آموزشی، گراف موضوعات آموزشی، يادگيری اكتشافی، معماری نظام آموزشی
چکیده:
سازوكارهای متداول برنامه درسی در حوزه تعليم و تربيت، معمولا از سازوكارهای رايج در حوزه مديريت دانش، در حوزه دانش مورد انتقال به فراگير، بهرهمند نيست. بخصوص سازوكارهای پويای چرخه كسب تا بهره برداری از دانش حداقل به اندازه آنچه كه در علم، فن و ابزارهای مديريت دانش رايج موجود است، در سازوكارهای برنامه درسی قابل مشاهده نيست.
به نظر میرسد برنامه درسی بايد به عنوان يك رويكرد، به دانشی كه بايد به فراگيران منتقل شود، در قالب يك دانش مستقل نمايش داده شده در يك ساختار منسجم و پويا نگاه كند؛ منابع آموزشی و محتوی را بر اساس آن سازماندهی نمايد؛ و فرايند آموزش را تابع اين ساختار تنظيم كند. ما اين دانش را دانش آموزشی میناميم.
همچنين ارزيابی فراگير و مديريت روند تحصيل او، بر اساس مدل سازی دانستههای فراگير، مبتنی بر همين ساختار دانش امكان پذير میشود. بر اين اساس به نظر میرسد اين رويكرد منجر به جهش قابل ملاحظهای در برنامه درسی گردد. بخصوص اين جهش در تطابق انعطافپذير و روزآمد با نيازها و شرايط محيطی، بيشتر مشهود خواهد بود. همچنين اين رويكرد بستری را فراهم میآورد كه فراگير بتواند در فضای دانش نمايش داده شده، فرايند يادگيری اكتشافی را مطابق استعدادها و علائق و نيازمندیها دنبال كند.
در اين مقاله، سازوكاری عملياتی را برای بكارگيری مدیریت دانش در برنامه درسی در قالب گراف موضوعات آموزشی معرفی میكنيم. به عنوان يك بررسی موردی، در يك فعاليت طراحی معماری نظام آموزشی كه در حال انجام است، اين سازوكار در جايگاه يكی از اركان اساسی معماری نظام آموزشی مطلوب، مورد بحث قرار خواهد گرفت.