نظر آقای دکتر سید هادی سجادی در مورد کتاب گذار در بحران


آقای دکتر سید هادی سجادی، معاون تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی:

برای خواندن کتاب آقای مجیدی باید وقت و حوصله گذاشت و آن را خواند و اینکه ما بحث راهبردهای کتاب را می خوانیم و استفاده می کنیم.

از آنجایی که بحث رونمایی آزاد است و در چارچوب کتاب نیست و خواهان آن هستیم بحث جریان ایده ها و تحولات پیش رو رو ارائه دهیم.

قیاس جریان ایده‌ها و جریان انرژی

چیزی که ما از جریان ایده در نظر داریم. من قیاسی کرده‌ام و آن ارتباط ایجاد شده در یک مدار الکترونیکی و ایجاد یک میدانی است که در اطراف آن ایجاد می‌شود. و همین میدان ایجاد شده سبب تغییر در حرکت می‌شود.

مثابه همین جریان، شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی است. ما در واقع شاهد ترافیکی از داده‌ها و بین افراد مختلف و جا‌به‌جایی ایده‌ها و راهبردها بین افراد متفاوت هستیم.

این جابه‌جایی و جریان عبوری داده‌ها بین افراد مختلف همانند آنچه در دنیای فیزیک داریم. در رفتار افراد،جامعه و سازمان تغییر ایجاد می‌کند. ما از این جا‌به‌جایی به عنوان جریان ایده‌ها یا idea flow یاد می‌کنیم.

آنچه منظور من است نوع نگاه‌مان به محتوا و پیام و تعداد کامنت‌ها و لایک‌ها است. مسئله‌ایی که وجود  دارد این است که ما در شبکه‌های اجتماعی محتوا داریم اما محتوا با کیفیت نداریم. و همین نداشتن محتوای بی‌کیفیت

در نهایت سبب تغییر رفتار افراد و جامعه و سازمان می‌شود.

ویژگی که در جریان ایده وجود دارد:

۱.گسترش یک ایده درون شبکه شبیه گسترش ویروس فلو است. یعنی هرچه تعامل افراد با هم زیاد باشد اشخاص مستعد به ویروس افراد دیگر را بیمار می‌کند. و اگر اغلب مردم مستعد باشند ویروس نهایتا میان اکثر جمعیت گسترش می‌ابد. بنابراین جریان ایده‌ها مشابه همین ویروس فلو است. یعنی اگر مدل‌های نقش ما آن‌هایی که نقش برجسته‌ایی دارند تعاملات بیشتری با افراد انجام دهند خود به خود رفتار افراد و اشخاص را تغییر می‌دهد. و طبق تعریف یادگیری، تغییر در رفتار چیزی است که سبب یادگیری می‌شود.

حقایقی در مورد فضای سایبری یا مجازی

  1. خیلی از ایده‌ها سنتی که در مورد خود و جامعه داریم نیازمند تامل و چالش است.
  2. لزوما کسی که بهترین ایده را دارد فرد برجسته و درخشانی نیست. بلکه آن کسی که در برداشت کردن ایده (Harvesting) از همه بهتر باشد درخشان محسوب می‌شود.
  3. نه تنها هدایت کننده تغییرات و پیش برنده‌ی آن مهم است بلکه کسی که بتواند بطور کامل با هم فکر کردن خودشان تعامل کند مهم است.
  4. پرستیژ یا ثروت، دیگر عامل انگیزش مردم نیست. بلکه عامل اصلی انگیزش کسب احترام و اخذ کمک از همسانان است.
  5. خیلی از افراد به واژه‌های ایستا مثل رقابت، قواعد و پیچیدگی فکر می‌کنند ولی می‌شود به واژه‌های خیلی پویا و تحولی مثل جریان ایده‌ها، درون شبکه‌ها، ایجاد و خلق هنجارهای اجتماعی و فرایندها که پیچیدگی را تولید می‌کند. اندیشید.
  6. خیلی از افراد به استفاده از چارچوبی که بر روی فرد متمرکز شده است می‌اندیشند در حالی که می‌توان به واژه ها مانند فرایندهای رشد درون شبکه‌ها اندیشید.

حال سوال اینجا است که چگونه می‌شود تحولات جوامع انسانی را فهمید؟ و یا برای فهم این تحولات جوامع انسانی از چه داده‌ها باید استفاده کنیم.

 

نظر شما
[تعداد:    میانگین: /5]
این مطلب را نیز مطالعه کنید :
بسته یادگیری رویکردی نوین در آموزش

یادداشت های همکاران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *