آقای محمد رضا حشمتی، معلم مدرسه مفید / دبیر اسبق مجله رشد معلم:
به نام خدا
جناب آقای مهندس اردوان مجیدی
سلام بر شما
انشاالله به اتفاق خانواده محترم خوب و خوش و سلامت باشید. سپاسگزارم از لطفی که در حق من داشتید و کتاب ارزشمند ” گذار از بحران ” را برای یادگیری بیشتر من به خط خود مزین کرده و هدیه دادید.
زمانی که کتاب اول شما را در دهه هشتاد خواندم. شما را دغدغهمند آموزش و پرورش خواندم. وقتی توفیق یار شد و چند جلسه با هم در مدرسه مفید و جاهای دیگر گفتوگو داشتیم شما را ” دردمند”، ” دردآشنا” و ” درمانگر” میشناسم. آقای مجیدی برای من به مثابه دیدهبان در ایام جنگ است. او زودتر از دیگران با دوربین خود اتفاقات را شناسایی میکند. و بهتر است با ادبیات امروز بگویم آقای مجیدی ” آیندهپژوه”، ” آینده نگر” و ” آینده طراح کن ” است.
در کتاب قبلی بر اساس نگاه سیستمی با آموزش و پرورش مواجه شدهاید، در این کتاب با نگاه ” پدیدار شناسانه” ریز و درشت مسائل و چالشهای تعلیم و تربیت را کاویدهاید.
به نظر من نداشتن یک مبنا برای دلایل “رسیدن به بحران ” در این کتاب خالی است. هر چند در منابع کتاب نام آن را دیدم. ” سند تحول آموزش و پرورش “!
به نظر من بحران را زمانی میتوانیم خوب فهم کنیم که در مواجهه با آن به اسناد بالا دستی استناد کنیم. استناد به وعدههای مطلوب ارائه شده در سند و وضع موجود و تبیین وضع موجود با استناد به داشتههایی که کتاب در آن غوطه ور است درد بحرانی شدن اوضاع را بیش از پیش محسوس و ملموس میکند.
امروز آموزش و پرورش ما از سه لایه درگیر بحران است. لایه حکمرانی، لایه سازمانی و لایه محیط عمل تربیت یعنی مدرسه. و ارتباط بین این لایهها بسیار پیچیده است و شما در بعضی از موارد به زیبایی توانستهاید این کاریکاتور را ترسیم کنید.
میزان اثر لایهها به ازای ساختار قدرت از بالا به پایین بیشتر است. به نظر من واکاوی این بخش برای حاکمان ما بسیار مهم است. باید برای فهم اثر نگاه و پرداخت حاکمان به تعلیم و تربیت، تلسکوپ و میکروسکوپ الکترونی تهیه کنیم و شما میتوانید چگونه استفاده کردن حاکمان از ابزارهای ارزشمند را به آنان بیاموزید. حاکمیت تعلیم و تربیت را، فراموش کرده و به تبع آن وزارتخانه نیز درگیر مسایل اداری خود شده و آنچه هنوز در فضای کلاس و مدرسه ناپیداست ” نه تحول بلکه تغییر” است.
دردناک است که جبر زمانه نظام تعلیم و تربیت ما را منفعلانه به پیش میبرد و حاکمان ایستادهاند به تماشا!!!
به نظر من کتاب شما باید حکمرانان تعلیم و تربیت را که تعهد انسانی و حرفهای و ملی دارند، و مسئولیت پذیرفتهاند بیش تر از سایرین بنوازد.
ای کاش به عوامل ایجاد بحران هم اشارهای شود. به نظر من حکمرانان با اندیشه و عملکرد خود بیش از دیگران بحران ساز و تشدیدگر بحران هستند.
مظلوم ترین فرد در این عرصه معلم است که بیش از حاکمان مورد مواخذه افکار عمومی است و باید پاسخگو باشد. همه ما شاهد هستیم که این قشر عزیز به زیبایی توانستند با کمترین داشتههای دانشی، مهارتی و فناوری بحران بیماری کرونا را مدیریت کنند و به شایستگی به رسالت انسانی، اخلاقی و حرفهای خود پرداختند. و حاکمان در این شرایط فقط حکم راندند و بازخواست کردند. به نظر من بحران در این سیستم کنترل بیرونی نهفته است. بحران در بیاعتمادی نظام تعلیم و تربیت به مهمترین ” کارگزار تعلیم و تربیت ” یعنی ” معلم ” است. سیستمهای نظارتی و مدیریتی پادگانی نظام تعلیم و تربیت، بحران عظیمی است که نباید به راحتی از آن گذر کنیم.