در دو دههی اخیر توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا)، تحولات شگرفی در همهی ابعاد زندگی بشر ایجاد کرده است. به طوری که توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات بیش از دهۀ گذشته تسریع شده است. چندرسانه ای آموزشی جنبهای از این فناوریها است، که به یکی از مهمترین منابع یادگیری کودکان، نوجوانان، جوانان و حتی بزرگسالان در عصر مدرن تبدیل شده است.
نقش حواس چندگانه در یادگیری
یکی از روشهای فهم ارزشمندی چندرسانهای آموزشی نقش حواس در یادگیری است. افراد برای یادگیری از حواس خود استفاده میکنند. در حقیقت حواس کانالهای ارتباطی به شمار می آیند.
حواس پنجگانه سهم مختلفی در یادگیری دارند. هر اندازه وسیلۀ کمک آموزشی بتواند حواس بیشتری را به کار گیرد، به همان میزان برای آموزش و یادگیری اثربخش خواهد بود. چندرسانه ای آموزشی دو حس بینایی و شنوایی که بیشترین سهم را در یادگیری انسان دارند، به کار میگیرد، بنابراین رسانه های اثربخشی به شمار می روند.
کاربرد چندرسانه ای آموزشی
امروزه آموزش با کمک رایانه با امکانات چند رسانهای که چندین حس را همزمان در فرایند یادگیری به کار میگیرد گسترش زیادی یافته است. از این رو چنین ابزاری میتواند برای افراد متفاوت با ویژگیهای مختلف، محیط مطلوب یادگیری را ایجاد کند. محیط چند رسانهای اگر به خوبی طراحی شده باشد، میتواند از طریق رمز گذاری دوگانه، فرایند بازخوانی را تسهیل و تقویت کند؛ یعنی در فراخوانی دانش به موقع عمل نموده و در سرعت عمل و ارائه راهحل مناسب با استفاده از دانش موجود کمک کند.
برای تهیه یک چندرسانه ای چه اصولی لازم است؟
مایر (2001) نیز براساس نظریه روانشناسی خبرپردازی اتکینسون-شیفرین و پژوهشهای صورت گرفته در این زمینه، اصول هفت گانهای را برای تهیه چند رسانهایهای آموزشی ارائه نموده است که عبارتاند از:
اصل چندرسانه ای آموزشی
«استفاده از کلمات و تصاویر بیش از کلمات به تنهایی» دانش آموزان زمانی خوب یاد میگیرند که از کلمات و تصاویر در کنار هم استفاده شود نه اینکه تنها از کلمات استفاده شود.
زمانی که کلمات و تصاویر در کنار هم ارائه میشوند، دانشآموزان فرصت ساختن مدلهای ذهنی تصویری و کلامی و نیز ایجاد ارتباط میان آنها را بدست میآورند. زمانی که تنها کلمات ارائه میشوند، دانش آموزان فرصت ایجاد یک مدل ذهنی کلامی را دارند؛ اما این احتمال کمتر است که بتوانند یک مدل ذهنی تصویری را ایجاد کند و ارتباطاتی را میان مدلهای ذهنی تصویری و کلامی بوجود آورد.
ارائه چند رسانهای به شاگردان اجازه میدهد که به طور همزمان بازنماییهای دیداری و کلامی را در حافظه فعال به هم ربط دهند. بدین ترتیب شانس اینکه فراگیران بتوانند ارتباط ذهنی بین آنها برقرار سازند افزایش مییابد.
بر طبق نظریه یادگیری چند رسانه ای، عمل ایجاد ارتباط بین مدلهای ذهنی دیداری و کلامی، یک گام مهم در درک مفهومی است، بنابراین دانش آموزانی که پیامهای مناسب چندرسانهای دریافت میکنند باید در آزمونهای انتقال یادگیری که برای اندازهگیری درک آنها به کار میرود بهتر از دانش آموزانی که پیامها را فقط به شکل کلمات دریافت میکنند، عمل کنند.
اصل مجاورت مکانی (تنظیم کلمات با تصاویر مربوط به آن):
دانش آموزان زمانی خوب یاد میگیرند که در صفحه یا صفحه نمایشگر، تصاویر و کلماتی که مربوط به هم هستند نزدیک به هم یا در کنار هم به نمایش درآیند تا اینکه دور از هم به نمایش در آیند.
وقتی بر روی صفحه یا صفحه نمایشگر، کلمات و تصاویر مربوط به هم نزدیک یکدیگر یا در کنار هم قرار دارند؛ یادگیرندگان مجبور نیستند منابع شناختی خود را برای جستجوی دیداری صفحه یا صفحه نمایشگر، صرف کنند و احتمال زیادی هست که یادگیرندگان قادر به نگهداری هر دوی آنها در حافظه فعال خود در آن واحد باشند.
وقتی کلمات و تصاویر مربوط به هم دور از یکدیگر بر روی صفحه یا صفحه نمایشگر قرار دارند یادگیرندگان مجبورند منابع شناختی خود را برای جستجوی دیداری صفحه یا صفحه نمایشگر، برای پیدا کردن کلمات و تصاویر مربوط به هم، صرف کنند. بنابراین احتمال کمی وجود دارد که یادگیرندگان قادر باشند هر دوی آنها در حافظه فعال خود در آن واحد، حفظ و نگهداری کنند.
اصل مجاورت زمانی
زمانی که کلمات و تصاویر مربوط به هم، به جای اینکه به صورت پیاپی و پشت سرهم ارائه شود، به صورت همزمان ارائه میشود؛ دانش آموزان بهتر یاد میگیرند.
زمانیکه بخش انیمیشن و بیان شفاهی (یا گفتار گوینده) مربوط به آن در یک زمان ارائه میشوند، این احتمال زیاد هست که یادگیرنده بتواند بازنماییهای ذهنی هر دو را در حافظه فعال خود در یک زمان نگهداری کند و بنابراین احتمال بیشتری وجود دارد که یادگیرنده قادر باشد ارتباطات یا پیوندهای ذهنی میان بازنماییهای دیداری و کلامی برقرار کند.
اصل پیوستگی یا انسجام
بر اساس این اصل مواد اضافی یادگیری را مختل میکنند. دانش آموزان زمانی خوب یاد میگیرند که از گنجانده شدن مواد درسی نامربوط و نامرتبط جلوگیری شود. بر اساس اصل پیوستگی:
- زمانیکه ارائه چند رسانهای گیرا و جالب توجه است اما تصاویر و کلمات نامرتبط اضافه شدهاند به یادگیری دانش آموز لطمه وارد میشود؛
- زمانی که ارائه چند رسانه ای گیرا و جالب توجه است اما اصوات و موسیقی نامرتبط اضافه شده است به یادگیری دانش آموز لطمه وارد میشود؛
- زمانی که کلمات و تصاویر غیر ضروری از ارائه چند رسانه ای حذف شوند یادگیری دانش آموز بهبود پیدا میکند.
مواد درسی نامربوط، منابع شناختی را در حافظه فعال به چالش میکشند و میتوانند توجه و آگاهی را از مواد درسی مهم منحرف کنند، آنها میتوانند فرآیند سازماندهی مواد درسی را مختل سازند و همچنین میتوانند باعث شوند که یادگیرنده مواد درسی را به شکل نامناسبی سازماندهی کند.
اصل چند حسی
بر اساس این اصل ارائه کلمات به صورت گفتاری از نمایش متن نوشتاری اثربخشتر است.
دانش آموزان از انیمیشن و بیان شفاهی بهتر از انیمیشن و متن روی صفحه مانیتور یاد میگیرند؛ به عبارت دیگر، دانشآموزان زمانی خوب یاد میگیرند که کلمات موجود در پیام های چند رسانه ای به جای متن چاپی به صورت گفتاری ارائه شود.
زمانیکه تصاویر و کلمات هر دو به صورت دیداری ارائه میشود (همانند انیمیشن و متن چاپی) ظرفیت کانال تصویری/ دیداری پر میشود؛ در حالی که کانال کلامی/ شنیداری بدون استفاده میماند. زمانی که کلمات به صورت شنیداری ارائه میشود آنها میتوانند در کانال کلامی/ شنیداری پردازش شوند، بدین ترتیب کانال تصویری/ دیداری، فقط برای پردازش تصاویر اختصاص پیدا میکند.
مفهوم بار شناختی که مرتبط با اصل چند حسی میباشد بیانگر این است که ما قادر نیستیم اطلاعاتی زیادی را در یک زمان به خاطر بسپاریم. دو نوع بار شناختی وجود دارد: درونی و بیرونی. بار درونی به عنوان اولین نوع بار شناختی به وسیلۀ کنشپذیری عناصر محتوا مشخص میشود و به عنوان طراح هیچ کنترلی بر کنشپذیری نداریم (توجه داشته باشید که پژوهشهای جدید نشان میدهند میتوان با استفاده از راهبردهایی بار شناختی درونی را کنترل کرد). در مقابل بار شناختی بیرونی وجود دارد که هنگام طراحی مواد آموزشی عرضه میشود. این نوع بار شناختی را میتوان با کاربرد دقیق طراحی آموزشی و عناصر طراحی پیام کنترل کرد.
اصل افزونگی یا حشو
نکته: تصاویر را با ارائه کلمات در هر دو حالت نوشتاری و گفتاری شرح ندهید.
دانش آموزان از طریق انیمیشن و بیان شفاهی بهتر از انیمیشن، بیان شفاهی و متن یاد میگیرند. وقتی تصاویر و کلمات هر دو به صورت دیداری ارائه میشود (همانند انیمیشن و متن چاپ شده)، در این صورت امکان دارد ظرفیت کانال دیداری پر شود.
اصل تفاوتهای فردی
تأثیرات طراحی آموزش چند رسانهای بر یادگیرندگان دارای دانش کمتر نسبت به یادگیرندگان دارای دانش بیشتر و همچنین بر یادگیرندگان دارای درک فضایی بالا نسبت به یادگیرندگان دارای درک فضایی پایین تأثیرگذارتر و موثرتر است.
سخن پایانی…
یکی از ابزارهای مفیدی که در اختیار همه افراد قرار گرفته است چندرسانه ای آموزشی است. از این ابزارها میتوان در کلاسهای درس به عنوان ابزارهای کمک آموزشی استفاده کرد. با توجه به توانایی بالایی که چندرسانه ای آموزشی در ایجاد فضای آموزشی سرگرم کننده و جذاب دارند باعث ایجاد انگیزه، که یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر یادگیری است، میشوند. استفاده از چندرسانه ای آموزشی در سیستمهای آموزشی دانش آموز-محور را نمیتوان نادیده گرفت.
معلمانی که تجربه استفاده از انواع فناوریها را در کلاس درس خود داشتهاند به اهمیت این موضوع پی بردهاند. دانش آموزان همراه با چندرسانهایهای آموزشی که به صورت تعاملی طراحی شدهاند بهتر یاد میگیرند و یادگیری آنها ماندگارتر خواهد بود.