وظیفه و جایگاه معلمان در تحقق نظام اموزشی مطلوب چیست؟

محور تعلیم و تربیت مطلوب بر رویکرد استاد و شاگردی بنا شده است. در این رویکرد شاگردان باید مدت طولانی نزد استادی توانمند، شاگردی کرده و استاد نیز گام به گام شاگردان را در مسیر یادگیری رهبری کند و با تعیین اهداف مشخص، بسترسازی اقدامات، نظارت مستمر، سنجش عملکرد و بازخوردهای مناسب و در خور شرایط هر شاگرد، هر یک از شاگردان را به سمت ارتقاء مطلوب خود سوق دهد. در واقع استاد باید همراه شاگردان زندگی کرده و به صورت یک مربی (هم در شکل کوچ برای اهداف متناسب با نیازها، خصوصیات، استعدادها و علاقه مندیهای خود شاگرد و هم در شکل منتور(mentor) برای اهداف عمومی و تعیین شده در تعلیم و تربیت رسمی) عمل کند.

مربی مدیر آموزشی شاگردان محسوب می‌شود و شاگرد را در مسیر یادگیری، با اختیارات کافی و خلاقیت و متناسب با شرایط و خصوصیات هر شاگرد، رهبری می‌کند. در این نگاه، مربی از معلم مجری فرامین برنامه درسی رسمی تعیین شده توسط سازمان مرکزی، به شخصی با هویت، قدرت تصمیم گیری، خودجوش، خلاق و موثر تبدیل می‌شود.

یک مربی حداکثر تربیت 15 شاگرد را بر عهده گرفته و آنها را در این مسیر همراهی می‌کند. در این مسیر مربی برای ارتقاء شخصیت، فرهنگ و مهارتهای شاگردان، ضمن آگاهی بخشی و ارتقاء شناخت آنها در این زمینه، از شیوه‌های مدیریت رفتاری (البته نه با سازوکار یادگیری برنامه‌ای اسکینری) بهره برده، تا این ارتقاء به صورتی نهادینه شده و پایدار در وجود شاگردان، ایجاد شود. نظم، جدیت، پشتکار، اعتماد به نفس، صبر و بردباری، دقت، مسئولیت پذیری، قدرت برنامه‌‌ریزی‌، ادب، حسن خلق، همکاری و کار تیمی، فرهنگ کار، فرهنگ مطالعه، فرهنگ هویتی و ملی، فرهنگ تعامل اجتماعی، فرهنگ شهروندی، فرهنگ اقتصادی، فرهنگ سلامت، مهارت نگارش و مستند سازی، مهارت مطالعه، مهارتهای اولیه شخصی، مهارتهای تعامل و مذاکره، مهارتهای کارهای دستی و فنی، مهارتهای استفاده از فن آوری، تنها چند نمونه از دهها خصوصیتی هستند که مربی باید در تعامل با شاگردان، به بارور شدن آنها کمک کند.