از نظر شما مدرسه خودسازمانده و تعالی یابنده چه خصوصیاتی دارد؟

بحث مدرسه با سازمان خود انگیخته و تعالی یابنده در واقع موضوعی است که تقریباً در مباحث مدیریت شناخته شده است. تعالی سازمانی و تمام مباحثی که در تعالی سازمانی مطرح می‌شود در اینجا مطرح است و اگر مشخّصات سازمان‌هایی که تعالی یابنده و تعالی جوینده هستند در مدرسه محقّق شود، مدرسه‌ی تعالی یابنده اتّفاق می‌افتد و شکل می‌گیرد.

مدرسه‌ای که در واقع در این تعالی یافتن، تمام عناصر و افرادی که در داخل این مجموعه هستند، از مربّیان و کادر اجرایی مدرسه و مدیران تا خانواده‌ها و خود شاگردان، در ارتقاء و بهبود این مدرسه نقش دارند، کمک می‌کنند و دغدغه دارند برای این‌که این مدرسه را حفظ کنند و بهبود دهند و نواقص آن را رفع کنند.

در واقع اگر چنین مدرسه‌ای شکل بگیرد، ما به آن، سازمان خود انگیخته و تعالی یابنده می‌گوییم. یعنی با اینکه دنبال تعالی است و تعالی پیدا می‌کند، ولی این تعالی را مدیر به زور اجرا نمی‌کند، بلکه می‌خواهد در تمام بدنه‌ی سازمان چنین اتّفاقی بیفتد. در تحقّق چنین چیزی در مباحث مدیریت و مباحث سازمان و تعالی سازمانی این نکته در مورد انگیزه‌‌های کارکنان و ایجاد انگیزه بین کارکنان مطرح است که چگونه برای کارکنان انگیزه ایجاد کنیم تا اهداف آن سازمان را دنبال کنند.

سازمانی که در واقعیت خودانگیخته و تعالی یابنده است، سازمانی است که تمام عناصر داخل این سازمان با هم به وجود این سازمان احساس نیاز می‌کنند و می‌فهمند، حس می‌کنند که این سازمان به واسطه‌ی عملکرد آن‌ها است که می‌تواند رشد کند و مطلوب‌تر شود و مطلوب شدن سازمان به خود آن‌ها هم برمی‌گردد. یعنی اگر حقوق بیشتر می‌خواهند آن‌ها باید تلاش کنند، اگر فضای کاری بهتری می‌خواهند خود آن‌ها باید تلاش کنند و اگر بد عمل کنند بازخورد بد می‌گیرند و مشکلات مالی برای سازمان‌ آن‌ها پیش می‌آید. اگر آن‌ها چنین حسّی کنند و خلّاقیتی که می بایست را به کار ببرند و کنجکاوی تک تک آن‌‌ها و کنجکاوی جمعی برای یافتن چیزهای جدید و برخورد با پدیده‌های جدید و پیدا کردن راه‌حل‌های جدید را به کار ببرند و این برخورد کنجکاوانه در سازمان اجازه داده شود و میدان داشته باشد برای این‌که یک چنین چیزی اتّفاقی بیفتد، سازمان به تدریج شروع می‌کند به لمس کردن پدیده‌های جدید و حس کردن آن‌ها، زیر و رو کردن آن‌ها، برخورد کردن، تجربه کردن و پیدا کردن راهکار خوب برای مواجه شدن با آن، تا آن ساز و کار در سازمان نهادینه می‌شود.

جزو مباحثی که در این‌جا می‌تواند مطرح شود مدرسه‌های یادگیرنده است. مدرسه یا سازمان یادگیرنده یک سازمانی است که با تمام وجود خود و تمام تشکیلات و ساختار و تمام کارکنان خود در تعامل با محیط پیرامون خود یاد می‌گیرد. تعبیری که من از یک سازمان یادگیرنده می‌کنم یک موجود زنده با یک سازمان است و یادگیری این سازمان نسبت به محیط اطراف خود و تطابق این سازمان با محیط اطراف خود است. در مدرسه‌ای سازمان خود انگیخته و تعالی یابنده شکل می گیرد که این مدرسه یک سازمان یادگیرنده باشد و در واقع بتواند خود را با شرایط و مسائل محیطی که برای مدرسه است تطابق دهد.

برای این‌که یک سازمان یادگیرنده محقّق شود عناصر و ابزارهای مختلفی مدّ نظر است، ولی مهم‌ترین عامل احساس تعلّق کارکنان به این سازمان است. یک وجه مهمّ آن در واقع این موضوع است که کارکنان، سازمان را متعلّق به خود بدانند و احساس کنند که در هویّت سازمان درهم تنیده شده اند و در واقع آن‌ها هم یک بخش و پاره‌ای از این هویّت را تشکیل می‌دهند و پاداش بهبود عملکرد سازمان و رفتار سازمان را در خود ببینند و وقتی سازمان درست عمل می‌کند آن‌ها هم پاداش درست بگیرند. نه فقط یک پاداش ریالی، بلکه عملکرد سازمان با آن‌ها به اشتراک گذاشته شود و آن‌ها هم در این عملکرد مطلوب سهیم شوند و اگر تعریفی می‌شود تعریف از کلّ کارکنان باشد.

این‌ها به عنوان نمونه در اینجا مطرح شد و این‌ها مباحثی است که مفصّلاً در کتاب‌های مدیریت و تعالی سازمانی و انگیزش سازمانی وجود دارد و مطالبی که مرتبط با این موضوع است می‌تواند در این زمینه گردآوری شود.