اردوان مجیدی، خبرگزاری فارس 18/8/1401
دامنه تمدن اول اسلامی در دورانهای مختلف، به صورت نفوذ نرم با تاثیر گذاری فرهنگی، و نفوذ سخت (تسلط حکومتی و جنگ)، گسترده شد. علاوه بر آنکه تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم آن در تمدن اروپائی و تمدنهای بعدی، محدوده وسیعتری را در بر میگیرد.
در سلسله یادداشتهائی، به تحلیل ابعادی از تحول و چالشهای تمدن سایبری و گذار از آن میپرداختیم. این نهمین یادداشت از این مجموعه است. پس از اشارهای مقدماتی به برخی ابعاد و مسائلی که در تمدن سایبری با آن مواجهیم، دریادداشت هشتم، تلاش کردیم تا ماهیت تمدن را کمی بهتر بشناسیم. در ادامه سعی می کنیم نگاهی بسیار اجمالی به چند تمدن محوری گذشته که در تحلیل تمدن گذار سایبری موثر است، داشته باشیم. در این یادداشت، به تمدن اول اسلامی می پردازیم.
دامنه جهانی تمدن اول اسلامی
بشر از ابتدای خلقت، تحقق چندین تمدن را تجربه کرده است. بخشی از این تمدنها در یک سرزمین مشخص چون بین النهرین، مصر و هندوستان، به صورت محلی ایجاد شدند. اما برخی از آنها در پهنه زمین گسترده شدند. پس از گسترش جهانی تمدن ایران باستان در خاورمیانه، و تمدن روم در بخشی از اروپا، مهمترین گسترش وسیع و جهانی تمدنی را میتوان در تمدن اول اسلامی مشاهده کرد.
تمدنی که نزدیک به 700 سال، بخشهای مهمی از جهان را فرا گرفت، و تمدنهای بعدی خود را به شدت تحت تاثیر قرار داد. شهر مکه و کعبه ابراهیمی، قبل از بعثت – آرایه فیلم محمد رسول الله، ص، ساخته مجید مجیدی تمدن ابراهیمی (ع)، نظام و مولفه هائی ساده و البته بنیادین بود، که مولفه های تمدنی اولیه را دربرداشت.

در سال 17 هجری، شهر بصره به عنوان یک شهر نظامی، اولین شهر تمدن اسلامی بود که ساخته شد. پس از جنگ و تصرف قرارگاه مرزی ایرانیان در این نقطه، در سال 14 هجری، مدتی اردوگاه نظامی لشگریان اسلامی در آنجا برقرار شد، و پس از آن، تصمیم به ساخت یک شهر در آن موقعیت گرفته شد. شهر بصره به عنوان یک شهر نظامی، اولین شهر تمدن اسلامی بود که ساخته شد.
این شهر در موقعیت راهبردی در نقطه ارتباطی بین حجاز، عراق و خلیج فارس قرار داشت. به یک قول، نام بصره، معرب عبارت ”بسراه“ فارسی بوده است، که احتمالا چیزی معادل عبارت ”چندراه“ کنونی است.[1] در سال 17-19 هجری، تنها 6 ماه پس از شروع ساخت بصره، برای پشتیبانی نظامی و مستقر کردن نظامیان، شهر کوفه ساخته شد.
پس از سقوط امویان و به حکومت رسیدن عباسیان، شهر بغداد در ترکیبی کاملا متفاوت، به صورت مدور، و با یک طراحی پیشرفته، در دایرهای به قطر دو کیلومتر ساخته شد. به گونه ای که دارالخلافه در مرکز آن، و اطراف آن را نخلستانها و باغها و نیز مراکز نظامی در دایره مرکزی تشکیل می دادند. سپس در دو حلقه مدور، محلات شهر ساخته شد. دیوارها دارای تاسیسات نظامی و حفاظتی ویژه ای بود، و معماری پیشرفته ای داشت. چهار خیابان متقاطع، چهار دروازه شهر به سوی خراسان، بصره، کوفه و شام را به مرکز آن متصل می کرد (شکل) این شهر دارای تاسیسات پیشرفته شهری و دفاعی بود. این شهر در سال 636 ه.ش. با حمله مغول به کلی نابود شد. شهر کنونی بغداد بر ویرانه های این شهر ساخته شده، و آثار شهر مدور تقریبا به کلی محو شده است. (خاتمی و جلالی، 99)
در عین اینکه توسعه شهرهائی نظیر مدینه النبی (ص) و مکه، در شکل گیری تمدن اسلامی به صورت توسعه طبیعی شهری اتفاق افتاد، ساخت شهرهائی نظیر بصره، کوفه و بغداد، و شهرهای متعدد دیگری از جمله سامرا، موصل، قیروان، فسطاط، قاهره، پس از گسترش سیاسی- نظامی، با اراده، برنامه ریزی، و طراحی از پیش تعیین شده انجام شد (فیرحی، 88).

توسعه تمدن اول اسلامی فقط با توسعه جغرافیایی کشورهای تابع و ساخت شهرها اتفاق نیافتاد. پیشرفت و تکامل علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حکومتی وسیعی در این دوران رخ داد، که با دیدی منصفانه، شکل گیری تمدنهای بعدی، مرهون پیشرفتهای این تمدن، و سرایت آن به تمدنهای بعدی بوده است بیت الحکمه، کتابخانه عظیمی در بغداد، از کتابها به زبانهای مختلف، در دوره بین سالهای 132، تا زمان سقوط بغداد توسط مغولها در 656، نمونهای از ابعاد بافت تمدن اول اسلامی را نشان میدهد. این نهاد، بیش از یک کتابخانه، مؤسسهای علمی، فرهنگستان، و دانشگاهی بود، که از یک سو مرکز ترجمه کتابهای متعددی بود که از نقاط و کشورهای مختلف، جمع آوری می شد، و بواسطه آن نهضت ترجمه دانش در آن دوران شکل گرفت. اما ماموریت اصلی آن، فراهم کردن زمینه های جذب و مهاجرت دانشمندان از کشورهای مختلف، و نشان از بنیادهای فرهنگی و علمی این تمدن بود. تمدنی که از یک سو وارث علمی تمدنهای پیشین در ایران، یونان، اسکندریه، هندوستان، و چین، و از سوی دیگر پایه گذار علمی تمدنهای بعدی در دوران رنسانس و عصر صنعتی و فراصنعتی شد. دارالعلم قاهره، کتابخانه رصدخانه مراغه، و کتابخانه ربع رشیدی در تبریز، نمونه های دیگری نظیر بیتالحکمه در این دوران تمدنی محسوب می شوند. [3] دانشگاههای متعدد نظیر نظامیه بغداد، بیمارستانهای متعدد، و اکتشافات، اختراعات و صنایع مختلف که بسیاری از آنها، شالوده صنایع تمدنهای بعدی را تشکیل داده است، همه نشان از ابعاد گوناگون تمدن اول اسلامی است[4]
دامنه حکومت اسلامی در دورانهای مختلف، به صورت نفوذ سخت (تسلط حکومتی و جنگ)، تا محدوده کنونی مصر، لیبی، الجزایر، اسپانیا از سمت غرب، آفریقا از جنوب، و تا محدوده افغانستان و تاجیکستان و پاکستان و هندوستان در شرق گسترده شد[5]. البته دامنه نفوذ نرم آن، با تاثیر گذاری فرهنگی در نیمه شمالی آفریقا، هندوستان، و نیز تاثیرات غیر مستقیم در تمدن اروپائی، محدوده وسیعتری را در بر میگیرد.
ابن خلدون در کتاب مقدمه خود، تحلیل می کند که چگونه خوی و فرهنگ قبیلهای و بافت اجتماعی اعراب آن دوران، با دین اسلام، و تعلیمات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، چنان متحول شده است، که زمامداری شکل گیری و توسعه تمدنی اینچنین را بر دوش گرفتهاند[6]. و البته افول این تمدن نیز به واسطه همان ویژگیها، عدول از دین، بازگشت به عقب، و بروز خصوصیات باقی مانده و نهادینه شده از جاهلیت، رخ داد؛ زمانی که کشور گشائی و کسب غنائم و خراج، قدرت طلبی و جنگ قدرت، و رفاه طلبی و خوش گذرانی، ماهیت توسعه تمدنی اسلامی را تحت الشعاع خود قرار داد[7] .
افول تمدن اول اسلامی، علاوه بر عوامل درونی فوق الذکر، به صورت ظاهری از یک سو با غلبه بربریت (ضد تمدن) مغولها صورت گرفت، و از طرف دیگر با جنگهای صلیبی و بربریت قرون وسطای اروپائی. اما جایگزین جهانی تمدن اسلامی اول، با کشمکشی در حوزه های مختلف، از سقوط و بروز امپراطوری های عثمانی و بیزانس، به تمدن اروپائی در عهد رنسانس واگذار شد.
****
در سلسله یادداشتهائی در مورد تمدن در گذار سایبری، به تحلیل گذشته تمدنی رسیدیم. در این یادداشت، اشارهای اجمالی به تمدن اسلامی اول و دامنه جهانی آن کردیم. در یادداشتهای بعدی، به تمدنهای بعدی خواهیم پرداخت تا زمینه های شکل گیری تمدن سایبری و گذار از آن را دنبال کنیم.
ان شاء الله
الحمد لله رب العالمین.
پی نوشتها
[1] – در این مورد نگاه کنید به دایرة المعارف تشیع، ج 3، ص 262 به بعد- بصره، دانشنامه اسلامی- بصره (بصرهhttps://wiki.ahlolbait.com/) و ویکی شیعه – بصره (بصرهhttps://fa.wikishia.net/view/ ).
[2] – در مورد مولفه های تحول فرهنگی در جامعه نبوی (ص) از جمله نگاه کنید به (جان احمدی، 85) و (فرخی، 93).
[3] – در مورد دارالحکمه و دارالعلم از جمله نگاه کنید به (رضائی، 90)، (رفیعی،92)، (زرین کوب، 48) و (چلونگر، 83). همینطور در مورد نقد این دیدگاه نگاه کنید به (یادداشت دایره المعارف اسلامی، 96).
[4] – در این موارد از جمله نگاه کنید به (زرین کوب، 48) و (نصر، 99)؛ همینطور در مورد نقد برخی از دیدگاههای مطرح شده نگاه کنید به (کینگ و گمینی، 95).
[5] – نمونهای از مناطق تابعه و میزان خراج هر یک را می توانید در (ابن خلدون، 82)، ص 341 تا 350، مشاهده کنید.
[6] – (ابن خلدون، 82)، ص 225 تا 304.
[7] – همان، ص 304 تا 336.