معمارى فرهنگ چيست؟ آيا معمارى فرهنگ همان معمارى سازمان است؟ براى اين كه به اين قسمت دوم سوال پاسخ دهيم، لازم است تا نگاه خودمان را به پديده فرهنگ روشن كنيم. آيا منظور از فرهنگ، آداب و رسوم و سنتهاى موجود در جامعه است؟ آيا فرهنگ، اعتقادات و مسائل اعتقادى جامعه است؟ يا چيز ديگرى است؟ تعاريف مختلفى از فرهنگ وجود دارد. نگاهى كه ما به فرهنگ داريم، بسترى است كه رفتارهاى بامعنا و باثبات جامعه در آن شكل مىگيرند. در اين بستر تحت تاثير شكل گيرى فرارفتارهايى مثل باورها، ايدئولوژىها و هنجارها و نظاير آنها، ارزشها شكل مىگيرند.
با توجه به اين نگاه، اين سوالات مطرح مىشود كه آيا اصولا مىشود فرهنگ را تغيير داد؟ آيا مىتوان آن را مديريت كرد؟ آيا مىشود آن را تغيير داد و برنامهريزى كرد؟ پاسخ ما به اين سوالات مثبت است. يعنى مىشود فرهنگ را تغيير داد، مىشود تغيير فرهنگ را مديريت كرد و به سمت و سويى هدايت كرد كه خودمان مىخواهيم. همچنين مىتوان تغيير فرهنگ را برنامهريزى كرد. و همين طور آيا ميتوان اين تغيير را طراحى كرد؟ اين كه چگونه ما به سمت و سوى مشخصى حركت كنيم؟ آيا اصلا ميشود ترسيمى از خود پديده فرهنگ در سطح بسيار كلان ارائه كرد؟ باور ما اين است كه هم ميشود فرهنگ و ابعاد و مولفههايى كه سازنده فرهنگ هستند را ترسيم كرد، و همين طور ميتوان به گونهاى طراحى كرد تا بتوانيم مولفهها را به سمت يك فرهنگ مطلوب سوق داده و هدايت كنيم.
حال با توجه به تعريفى كه از فرهنگ ارائه شد، چنانچه تعريف معمارى را هم به اين تعريف ملحق كنيم، مبتنى بر اين تعريف، معمارى فرهنگ، يك نگاه كلگرا و عقلانى بر فرهنگ حاكم بر جامعه است، كه مولفههاى كليدى تشكيل دهنده فرهنگ جامعه و روابط علت و معلولى موجود در مولفههاى فرهنگ، همبستگى و تعامل بين آنها را ميدهد و رفتارهاى جامعه و چگونگى تبديل اين رفتارها به رفتارهاى مطلوب، و شگلگيرى يك فرهنگ مطلوب را تبيين مىكند.
فرهنگ، معماري فرهنگ؛ سازوكارهاي اساسي براي تحول
درباره فرهنگ، معماري فرهنگ، مهندسي فرهنگ، و نقشه راه تعالي فرهنگ