سیاستهای هم افزائی اجتماعی در تحول راهبردی نظام تربیت؛ معرفی و فرایند فعالیت کارگروههای بررسی، نقد و مباحثه


مقدمه ای بر تلاش هم افزای فعالین تحولی تعلیم و تربیت

تعلیم و تربیتی شایسته فرزندان ایران است که به جای کتابهای درسی کلیشه شده، با تجربه زندگی واقعی در مدرسه، با استفاده از منابع یادگیری متنوع، فرایند کشف را تجربه کنند، ابعاد مختلف شخصیت و فرهنگ بچه‌ها به صورت مطلوب شکل بگیرد، متناسب با نیازهای واقعی، هر شاگرد مسیر متفاوتی را طی کند، تا استعدادهایش با توجه به توانمندیها، خصوصیات شخصی و شرایط جامعه، شکوفا شود، و بستر رشدشان در ابعاد مختلف عاطفی، معنوی، نظری، اخلاقی، ادبی، هنری، جسمی، تعامل اجتماعی، اقتصادی و مهارتی فراهم شده باشد.

نظام تربیت دو ماموریت اصلی دارد؛ اول: تربیت و تمهید رشد همه جانبه فرزندان ما برای ایفای نقش موثر در جامعه امروز، دوم: ساختن تمدن اسلامی پیشرفته آینده. اما نظام رسمی، این ماموریتها را فراموش کرده، و بجز شعار، عملا فقط بر برخی تعالیم نظری متمرکز می‌شود.

چند سازوکار معیوب، پیش فرض لایتغیر نظام رسمی است. آموزش ماشینی با کتابهای درسی یکسان، بدون توجه به تفاوتهای شاگردان و شرایط محیطی، الگوی ارزیابی کور و محدود، آزمونهای با جوابهای همگرا، و بازماندن از تفکر واگرا، یک گردونه حفظ محور را ایجاد کرده است. صنعت ناسالم کنکوری نیز در این فضای گل آلود میدان یافته، و طیفی از مدارس غیر دولتی و شبه غیر دولتی نیز در آن جولان می‌دهند.

اقدامات حاکمیتی در درمان بیماریهای مزمن نظام تربیت، در دو طیف از تدابیر ناکارآمد خلاصه می‌شود. یا می‌خواهد با راه حلهای ساده انگارانه و  اقدامات سطحی آن را حل کند. یا به بیان گزاره‌های کلی و زیبا در اسناد اکتفا کرده، که معلوم نیست چگونه امکان فرود آمدن در مدارس را پیدا می‌کنند. در هر دو طیف این اقدامات، سازمان رسمی حاضر نیست تغییری اساسی در بافت نظام صنعتی تعلیم و تربیت بدهد.

و سازمانی با نظامی فرسوده، متمرکز، محافظه کار، لَخت و عریض، که برداشتن یک قدم کوچک در تحول، با هزینه و زمان فراوان در آن انجام می‌شود.

اما در بافت تمدنی جدید، یک الگوی واحد، پاسخگوی نیازهای متنوع و به سرعت در حال تغییر جامعه نیست، و رویکردها و الگوهای متنوع و متعدد لازم است.

در این میان طیفی از فعالان دلسوز تعلیم و تربیت، به صورت خودجوش و بسیجی‌وار، با جرات، پیش فرضها و شالوده‌های نظام صنعتی را زیرسوال برده، و بنای تعلیم و تربیت بومی نوینی را مبتنی بر مبانی معرفتی اسلامی، در قالب الگوهای متنوع، پایه‌ریزی می‌کنند. الگوهائی که شالوده‌های نظام رسمی را به چالش کشیده، ابرانگاره (یا پارادایم) جایگزینی را به صورت عینی و عملیاتی پیش‌رو قرار می‌دهند.

گریزهائی در نظام تربیت آینده را می‌توان در بافت برخی از رویکرد‌های مدرسه‌ای نوآورانه لمس کرد. مدرسه‌هایی تحولی که با هدف ترسیم پیش نمونه‌ای از این نظام برتر طراحی و ایجاد شده اند. رویکردهائی که از جمله در آن، مفهوم شاگرد، کلاس، درس، کتاب درسی، منابع آموزشی و چیزهای دیگر تغییر ماهیت می‌دهد. شاگردان و مربي در فضاي مدرسه،‌ با مشي استاد و شاگردي زندگي مي‌كنند. شاگرد مطالب انتزاعي را در كاربردها و فضاي عيني (از جمله در كلاسهاي با موضوعات كاربردي، گردشهاي علمي متعدد، و غرفه‌هاي عملي) ياد مي‌گيرد،‌ و به جاي حفظ طوطي‌وار، بصيرت و شناخت او بصورت تدريجي افزايش مي يابد.

رويكردهائی که در آن، تربيت قرآن محور ديني و آموزش كلاسيك تركيب شده، و تلفيقي از رويكرد سنتي حوزه علميه (نه شكل جديد آن)، مدارس و دانشگاه ايجاد شده است. قرآن و تعاليم اهل بيت عليهم السلام، محور معرفت شناسي و تعليمات قرار می‌گیرد. هر شاگرد به اندازه استعدادها و توانمنديهاي خودش ياد مي‌گيرد، و پيشرفت او به جاي سنجيده شدن با معيارهاي ثابت و با ديگران، تنها با خودش مقايسه مي شود. شاگردان کم توان در كنار شاگردان عادي و پرتوان،‌ با هم زندگي واقعي را در يك فضاي اجتماعي تجربه كرده، و هر كدام با سرعت مناسب خود حركت كرده، و پاي همه به هم و كتاب درسي زنجير نمي‌شود. بستری که سلامت جسمی و روانی شاگردان، را تمهید می‌کند؛ به آنها اعتماد کرده، امنیت روانی و فیزیکی مناسبی را ایجاد نموده، شاگردان براي يادگيري با شوق به صورتي خودانگيخته تلاش کرده، و بطور جدی از فناوري اطلاعات بهره می‌برند.

و این فقط نمونه‌هایی از تلاش ابرانگاره‌شکنانه مدارس تحولی متعدد است. و البته این ابرانگاره‌شکنی، بی هزینه نبوده، و بعضا دشمنی‌های فراوانی را به جان خریده است. از فضا سازی روانی منفی، بخشنامه‌های محدود کننده، تا اقدام به تعطیل.

رویکردهای برخی از مدارس تحولی، با ارائه الگوهاي عملي، نظامی وسیع، منسجم، با بسترهای غنی نظری، محتوائی، سیستمی و نرم افزاری، مطالبه اجتماعي براي تحول را در مدارس ديگر و در نظام رسمی ايجاد مي‌كنند. این رویکردها در حال حاضر با سرعت قابل توجهی در حال انتشار در مدارس متعددی در کشور و خارج از کشور، و حتی بعضا در بخشنامه‌های رسمی است، و به نظر می‌رسد به صورت جدی در شکل گیری گفتمان تحولی در فضای اجتماعی فعالان تربیت، تاثیر گذار است.

معماری هم افزائی اجتماعی برای تحول راهبردی نظام تربیت

طی دو دهه گذشته، تلاش فعالان مردمی تعلیم و تربیت، نه فقط در ابداع رویکردهای تربیتی، و راه اندازی مدارس متمرکز بوده است، بلکه معماری یک حرکت خودسازمانده و هم‌افزا در استفاده از ظرفیت مردمی، در تعامل با ساختارهای حاکمیتی، نیز طراحی شده است. یک معماری، که از یک سو می تواند فعالیت فعالان نظام تربیت را منسجم کرده، و از سوی دیگر، آن را در عین استقلال و حفظ خودجوشی و خودسازماندهی، با تعامل با ساختارهای نظام رسمی، در چهارچوب حاکمیت، تعریف کرده، قاعده‌مند و قابل نظارت کند.

در این معماری، در یک حرکت نرم و کم‌چالش، از عقل و خلاقیت جمعی و توان مردم، برای تحقق الگوهای مختلف که به نیازهای متنوع جامعه جدید پاسخ دهند، در تعامل با نظام رسمی کنونی، و در چارچوب حاکمیت، استفاده می‌شود.

به نظر می‌رسد تنها اگر اجازه داده شود، که الگوهای متنوع تربیتی، مبتنی بر یک معماری منسجم، در چارچوب راهبردی حاکمیت، هم‌افزا شوند، تحول نهادی و در بطن جامعه، به تدریج، به نرمی و به صورت خودانگیخته اتفاق خواهد افتاد.  ضمن آنکه به رسمیت شناختن این تلاش فعالان و معماری حرکت آنها، و تنظیم مقررات و معادلات تحول نظام رسمی بر این اساس، تسریع کننده آن خواهد بود.

راهبرد ملی و بسته سیاستی

بر اساس این معماری، یک راهبرد نهادی ملی پیشنهادی، تدوین و ارائه شده است. سند پیشنهادی ”تربیت برای تمدن سازی نوین اسلامی – راهبرد ملی و تمدنی تحول تربیت عمومی و رسمی“، در سال 1401، پس از دو دهه مطالعه و تعامل مستمر بین فعالین مردمی حوزه تربیت، و متخصصین و صاحبنظران، و متولیان و مسئولین حوزه‌های اجرائی، و نیز متولیان تدوین و اجرای سند تحول بنیادین، به عنوان مکمل سند تحول بنیادین، ارائه شد. طی یک سال، پس از دریافت نقدها و نظرات جمع زیادی از فعالان و صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت، نگارش دوم آن در اردیبهشت ماه سال 1402، ارائه گردید.

همچنین به درخواست ستاد تعلیم و تربیت شورای عالی انقلاب فرهنگی، بر اساس این سند، یک بسته سیاستی، برای بررسی و تصویب آن شورا، تنظیم و به شورا ارائه شد. تصمیم بر آن شد که این بسته سیاستی، در تعامل فعالان تحولی نظام تربیت، مورد نقد و بررسی قرار گرفته، تا از یک سو این سیاستها مطابق با نیازها و واقعیتها، تنظیم و اصلاح شود، و از سوی دیگر، بتدریج گفتمان سازی مناسب، و اجماع فعالان در مورد آن محقق شود.

جمعی از صاحبنظران مردمی و غیر دولتی، در حوزه سیاستگذاری نظام تربیت، با تشکیل قرارگاه هم افزا، انجام این ماموریت مهم را برعهده گرفتند. این قرارگاه تلاش می کند، در یک فرایند تدریجی، بررسی، نقد و اصلاح و تکامل این سیاستها، را با مشارکت اغلب فعالان تربیت و بخصوص صاحبنظران در زمینه سیاستگذاری نظام تربیت، انجام دهد.

در بستر تعاملات در این قرارگاه، فعالانی که در زمینه سیاستگذاری نظام تربیت، صاحبنظر و دارای دغدغه هستند، می توانند در کارگروه های بررسی این بسته سیاستی، مشارکت نمایند.

 برنامه عمومی کارگروهها

برای مباحثه در مورد سیاستهای هم افزائی اجتماعی، تشکیل 5  کارگروه زیر پیشنهاد می شود. در هر یک از کارگروهها، در حوزه موضوع کارگروه، بررسی، نقد و مباحثه انجام می‌شود. با توجه به اینکه همه مواد اصلی و تکمیلی، بخشی از یک ساختار منسجم و به هم پیوسته هستند، و هر یک با توجه به جایگاه بقیه مواد، معنا دار خواهند بود، بررسی، نقد و مباحثه، در هر یک از کارگروهها، باید با زمینه عمومی نگاه به کل مواد، انجام شود. اما در هر کارگروه، مرور و مباحثه، علاوه بر کل مواد، اختصاصا در مورد موادی که مشخصا در زمینه کارگروه است، متمرکز می شود. نظرات هر کارگروه هم، هم در زمینه کل مواد، و هم در زمینه مواد اختصاصی آن موضوع، منعکس شده و در جلسات کارگروه تلفیق، توسط نمایندگان هر کارگروه، مطرح می شود.

فهرست کارگروهها و حوزه موضوعی آنها

  1. کارگروه الگوهای متنوع برنامه درسی: تنوع الگوهای برنامه درسی، برنامه درسی راهبردی ملی، مستقل شدن اهداف آموزش از پایه ها، مدارس نوآور. (بخصوص مواد 1، 3، تکمیلی 3 -5، 4 -1، 4- 12 و 4- 13)
  2. کارگروه نظارت و ارزشیابی، و حکمرانی توزیع شده: اعتبار بخشی توسط نهادهای اعتبار سنجی و نظارتی حاکمیتی و اجتماعی؛ مقررات، و سازوکارهای بررسی، تصویب، نظارت، ارزشیابی؛ نهادهای دیده بان. (با تمرکز بر ماده 2، و نیز مواد 2، 3، 4، 5، و تمام مواد تکمیلی فصل های چهار و پنج)
  3. کارگروه تامین منابع مالی و تحصیل رایگان عمومی: مدارس خوداتکا؛ عدالت آموزشی؛ تاسا (تامین اعتبار سرانه آموزشی). (همه مواد اصلی و تکمیلی فصل چهارم)
  4. کارگروه شایستگی محوری الگوهای تربیت: گواهینامه باز، الگوهای سنجش و ارتقاء شایستگی ها. (ماده 6 و ماده تکمیلی 5 -1)
  5. کارگروه توزیع تنوع به کنکور (ماده 7).

فرایند عمومی جلسات و مباحثات

  1. پیش مطالعه سند و فیلمهای توضیحات عمومی در مورد آن
  2. انتخاب کارگروه متناسب با زمینه تخصصی، توسط هر یک از اعضا، یا دعوت از صاحبنظران حوزه های مرتبط
  3. مشاهده فیلمهای معرفی توضیحات تبیین عمومی ساختار سیاستها و معماری کلان و زمینه های آنها و نیز توضیحات ویژه کارگروه، و حتی الامکان مطالعه متن جلسات قبلی که در مورد مباحث موضوع کارگروه انجام شده است.
  4. تشکیل کارگروهها، و مباحثه در مورد کل ترکیب سیاستها و مواد اختصاصی مرتبط با موضوع کارگروه
    • تعیین مدیر کارگروه توسط اعضاء کارگروه
    • مرور فرایند بررسی، نقد و بحث توسط کارگروه و تعیین زمان بندی
    • مرور کلیات سیاستها (بسته سیاستی)، و نقد و تحلیل آن، از منظر موضوع کارگروه
    • مرور بندهای اختصاصی مرتبط با موضوع کارگروه، و بررسی و نقد آنها
    • جمع بندی نظرات و اصلاحات پیشنهادی
    • انتخاب 2 نماینده برای طرح نظرات و اصلاحات پیشنهادی، در کارگروه تلفیق
  5. تشکیل کارگروه تلفیق و جمع بندی مباحثات و نتیجه گیری
    • طرح دیدگاههای کارگروهها در زمینه کلیات سیاستها و مواد اختصاصی
    • تصمیم گیری جمعی در مورد ادامه مسیر بررسی و تصویب سیاستها
    • جمع بندی سیاستها تا این مرحله
  6. انجام فرایند تعامل اجتماعی برای اطلاع رسانی به سایر صاحبنظران حوزه تعلیم و تربیت و نیز حوزه های مرتبط.

سیاستهای هم افزائی اجتماعی در تحول راهبردی نظام تربیت 1402-10-30

سیاستهای هم افزائی اجتماعی در تحول راهبردی نظام تربیت 1402-10-30


این مطلب را نیز مطالعه کنید :  فیلمهای معرفی بررسی سیاستهای هم افزائی تحول نظام تربیت

بسته سیاستهای هم افزائی اجتماعی در تحول راهبردی نظام تربیت – نگارش نهائی مرحله پالایش اجتماعی – و نامه های ارسالی – تیرماه 1403


مقالات منتشر شده مرتبط:

پروژه تحول معماری نظام آموزشی (مبنا)پروژه‌های معماری نظام تعلیم و تربیت و برنامه درسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *